زندگینامه شاعران کرد: ژیلا حسینی
|
|
|
VOKRadio, Los Angeles, CA, USA
|
زندگینامه شاعران کرد: ژیلا حسینی
ژیلا حسینی در سی و یکم شهریور سال 1343 در شهر سقز، در شرق کردستان بدنیا آمد.
خانوادهی او خانوادهای آیینی و عموما اهل علم و ادب بودند. مرحوم شیخ عبدالقادر جد پدرش خطاط و شاعر بوده است. پدر ژیلا نیز، مرحوم شیخ مهران حسینی قاضی دادگستری و اهل مطالعه و روشنفکر بوده و ژیلا در سایه آن پدر فهیم، پایههای ادب را بنیاد نمود. تشویق و ترغیب شیخ مهران تا واپسین سوزها و دقایق عمر کوتاهش، همراه و پشتیبان ژیلا بود.
از همان سنین نوجوانی استعداد ذاتی ژیلا درخور توجه بود و بسیار زود توسط دبیران ادبیات، تشخیص داده شد و آنها نیز سهم به سزایی در تشویق ژیلا داشتند. او دو دوره اساسی در شعر خود را سپری کرده است. دوره اول که او هنوز زبان خاص خود را نیافته و در چرخه دگردیسی زبان شاخص شعر خود را نیافته است. شعر او موزون، همراه با تمایلات رمانتیکی و اغلب رنجها و مصیبتهای زن روزگار خود است.اما در دوره دوم او ناشکیبا و با نگاهی انتقادی به جنگ سنتها و قواعد مردانه رویمیآورد و علیه زبان مردانه در ادبیات بهنوعی قیام متوسل میشود.
|
Read More - ادامه مطلب...
|
|
هلا....حماسه ی کوبانی ! به پیام آور ِ صلح : نادیا مراد.
|
|
|
رضا مقصدى، VOKRadio, Los Angeles, CA, USA
|
هلا....حماسه ی کوبانی !
.................................
به پیام آور ِ صلح :"نادیا مراد"
ستاره آمد وُبامن، یگانه گشت وُ نشست
وشعر ِ تازه ی جان ِ مرا به کُرد سپُرد.
وکُرد با من گفت:
کدام برگ؟ کدامین درخت می داند؟
که در برابر ِ توفان ِ بی امان ِ خزان
دل ِ ترانه ی تابان ِ مان، چگونه شکست.
به غم نشستم وُ گفتم:
به دختران ِ شکفته ، سلام باید گفت
که در زمانه ی بیداد،اوج ِ فریاد اند.
وشعله بار ترین لحظه های هستی را
به روسفیدی ِ جا ن ِ های خویش می بخشند.
که تا زمانه بداند
هجوم ِ تیره ترین باد های پاییزی
دهان ِ مژده ی مهتاب را نخواهد بست.
خوشا سپیده دمانی که با سرود ِ بلند
زشرق ِ چشم شما ای کبوتران ِ سپید !
بها ر ِتازه تری را به ارمغان آرند.
درون ِ آینه ها شورتان شناور باد !
که دختران ِ درخشان ِ آرزوی من اید.
ودر برابر ِ سرمای سخت ِ آن سامان
ترانه خوان ِ بهاران ِ جان ِ آن چمن اید.
..........
کُلن/آلمان . مهرماه 93 خورشیدی.
..................
|
Read More - ادامه مطلب...
|
|
زندگى نامه ماه شرف خانم ملقب به مستوره اردلان، شاعره، نويسنده و اولين زن تاريخ نگار كورد
|
|
|
VOKRadio, Los Angeles, California, USA
|
زندگى نامه ماه شرف خانم ملقب به مستوره اردلان، شاعره، نويسنده و اولين زن تاريخ نگار كورد
به قلم: منصور اردلان
وکیل بازنشسته دادگستری متولی مسجد ومدرسه دارالاحسان سنندج
٢٥ آگوست ٢٠١٨ ميلادى
ماه شرف خانم متخلص به مستوره درسال ١٢٢٠هجری قمری درسنندج متولد شد. پدرش ابوالحسن بیگ فرزندمحمدآقا ناظرکردستانی (درزمان امان الله خان اردلان صندوقداروناظرمالی دارالحکومه) فرزند قادربیگ بوده لذا به قادری شهرت داشته اند. ابوالحسن بیگ بعلت حمله شاه سلطان حسین از درجزین همدان به سنندج مهاجرت کرده مادرش ملک نساء خانم ازخانواده محترم وزیری های سنندج بوده و عمه ماه شرف خانم به نام خرده خانم همسر امان الله.خان بوده است.
ازنگرش به زندگانی ماه شرف خانم درمییابیم ، بلحاظ علاقه وافرش به شعر ، تاریخ ، ادب و فرهنگ کرد و کردستان ، مطالعه و سرودن اشعار و نویسندگی در اولویت فکری او قرارداشته است . در ازدواج باخسروخان والی صرفنظراز روابط فامیلی وموقعیت فوق العاده شریک زندگیش که والی کردستان بوده وتفاهم وتجانس فکری که درزمینه های شعر وشاعری بایکدیگر داشته اند، در مصالح حکومتی دارالحکومه هم نقش چشمگیر ی داشته است.
مستوره زمانی همسر خسروخان شده که ایشان همسران دیگری به اسامی حسن
جهان خانم دخترفتحعلیشاه قاجار که بانوئی فرهیخته وشاعری توانا بوده و
همچنين شیرین خانم داشته است. خسروخان ازمستوره خانم فرزند نداشته ولی ازهمسران
دیگر سه دختربه نامهای؛
١-خانم خانمها ٢-عادله سلطان خانم ٣- آغه خانم و هشت
پسر به اسامی ١-اسمعیل خان ٢- رضاقلی خان.٣-امان الله.خان مشهوربه غلامشاه
خان ٤-خان احمد خان ملقب به "سرهنگ"٥-تیمورخان ٦-جمشیدخان.٧-فضل
الله.خان (اعلی جد نگارنده) و ٨ -اسدالله.خان داشته است.
|
Read More - ادامه مطلب...
|
|
عباس کیارستمی، عكاس، فيلمنامه نويس و کارگردان سرشناس جهانى در پاریس درگذشت
|
|
|
آزاد مراديان
|
عباس کیارستمی، عكاس، فيلمنامه نويس و کارگردان سرشناس جهانى در پاریس درگذشت
آزاد مراديان
جولاى ٥، ٢٠١٦
عباس كيارستمى هم از ميان ما به گمان خود زنده گان رفت. او هم رفت تا به جاودانه تاريخ پراز درد و رنج هنر اين سرزمين بلازده بپيوندد.
با آنكه كلام قصيده كيارستمى برآمده ازكوچه هاى خانه يك دوست درشما ل اين جغرافياى پراز تبعيض بود ، گاهگاه هم درپي گنجى نهان باد اورا به كوههاى زاگرس در سرزمين مادريم مى كشاند.
او طعم گيلاس را به دستهاى پراز انتظار كارگرانى داد كه از رنگين كمان ايرانشان جز طعم گيلاس به چيزى ميهمان نشده اند.
كيا رستمى در سه گانه هاى خود زندگى و مرگ را با جاودانه شدن در زير درختان زيتون پيوند زد. از دوستى سرائيد، مرگ را با فاجعه زلزله رودبار درهم آميخت و عشق را در زير درختان زيتون تداوم فلسفه اى ناميد كه خود سالها بود بر آن باور داشت.
كيارستمى واقع گرايانه بازيگران خود را به تصوير مي كشاند، از آنان بازى نمى خواست از آنان انتظار
داشت
كه راوى زندگى واقعى خود باشند. كيارستمى اما راوى زندگى خود بود، راوى زبان فلسفى كه جز با باور به عشق، دوستى و صلح آنرا نمى فهميم.
|
Read More - ادامه مطلب...
|
|
جغرافیای اندوه ; من نیز از تبار ِ شمایم آوارگانِ درد
|
|
|
vokradio.Los Angeles, California, USA
|
جغرافیای اندوه
رضا مقصدی
كلن-آلمان شهريور ١٣٩٤
جغرافیای اندوه
من نیز از تبار ِ شمایم
آوارگانِ درد !
آوارگانِ تیره ترین لحظه های مرز !
آوارگانِ خاطره ی آب های سرد !
چشمان تان: ترانه سُرای سپیده دم.
دستان تان: شکوهِ درخشانِ آرزو.
درسینه تان:تغزلِ یک عشقِ سربلند.
در جامه دانِ تان
پیراهنِ قصیده ی غمناک، خفته است.
بی آنکه آفتاب بداند
اندوهِ دیرساله ی دلهای پاک را
با خاک گفته است.
|
Read More - ادامه مطلب...
|
|
در سالياد سفر ابدى ستاره درخشان شعر و ادب كردى شيركو بيكه س
|
|
|
vokradio.Los Angeles, California, USA
|
در سالياد سفر ابدى ستاره درخشان شعر و ادب كردى شيركو بيكه س
قمرى رستم پور- امريكا
پنجم اوت٢٠١٥
از آنجايیکه ستاره درخشان شعر و ادبیات کُردی (ماموستا شیرکو بیکه س) به
دوست داشتن زياد عشق می ورزید و مبنای بیشتر شعرهای این بزرگوار بر همین
اساس بناشده اند. دوست دارم سالروز وفات و یاد این استاد عالیرتبه را با
یکی از خاطرات شخصی که با این انسان فرهیخته داشتم گرامی بدارم:
در سال ۱۳۷۳خورشيدى ، صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران برای ضبط مصاحبه اى از این زنده یاد دعوت بعمل آورده بود و من که دانشجوی رشته کارشناسی زبان انگلیسی بودم و در تهران مشغول به تحصیل بودم با عده ای از دانشجویان کُرد زبان دیگر, از رشته های متفاوت علمى و ادبى، ایشان را براى اجراى اين برنامه همراهی مى کردیم. همینکه به در ورودی صدا و سیما رسیدیم حراست اداره خواستار بازدید بدنی ایشان شدند و او بلافاصله از اين كار ممانعت کرد و گفت این حقارت و بی حرمتی را تحمل نمی کنم و ضمن اینکه از انجام مصاحبه منصرف شد ، حتی حاضر هم نشد به هتل محل اقامتى که در یکی از بهترین هتلهای شهرک غرب تهران براى او اجاره شده بود برگردد ، وي همراه ما به خانه کوچک ما آمد و با امکانت محدود دانشجويی ما بسنده نمود .
اين خانه با حیاط بسیار بزرگ، با دوتا درخت بسیار بزرگ و تنومند گردو و شاه توت سیاه با یک حوضچه سیمانى و شیر آب قدیمی درست در وسط حیاط خانه امان در بهترین منطقه شمال تهران از نظر آب و هوايی و تفریحی ، که « درکه» نام داشت قرار داشت.
|
Read More - ادامه مطلب...
|
|
|
<< شروع < قبل 1 2 3 4 5 6 7 8 9 بعد > پایان >>
|
صفحه 1 - 6 از 50 |